پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی

« روستای تاریخی و هدف گردشگری ورجوی»؛ استان آذربایجان شرقی؛ جنوب شهرستان مراغه

شهید پرور ترین روستای ایران رهبر انقلاب: پیش از انقلاب اسلامی، محرومیت در روستاها به حدی شدید بود که برخی روستاییان به علت نبود امکانات بهداشتی و درمانی یا سوء تغذیه حتی جانشان را از دست می دادند، اغلب روستاییان از ساده ترین امکانات آموزشی بی بهره می ماندند و فقر و بیکاری، روستاییان ناامید را به سوی شهرها می‌تاراند *** روستا پشتوانه تولید، حیات، غذا و موجودیت کشور است و در برابر این حقیقت باید به این سؤال جدی پاسخ داد که بر اساس چه استدلالی زندگی در روستا نباید به روانی و خوشی شهر از جهت برخورداری از امکاناتی مانند مدرسه، ارتباطات، آب، راه و آسایش زندگی باشد و چرا شهرها به دلیل بزرگ‌تر بودن، مصرفی بودن و تولیدی نبودن، باید در برخورداری از زندگی راحت‌تر، جلوتر از روستا باشد. *** رهبرانقلاب: ما در رسیدگی به روستاها کوتاهی کردیم ***

عید غدیر خم مبارک

  • ۱۰:۱۲ ب.ظ

عید غدیر خم

معبد مهر ورجوی


«غدير» در زبان عربي به معني گودال و «خم» ناممحلي نزديك منطقة «جحفه» است. كه در آن روزگار چشمه‌اي روان و درختاني كهنسال داشت. به دليل موقعيت سوق الجيشي «غدير خم» حاجيان شهرها و سرزمين‌هاي مختلف عربستان پساز انجام مناسك حج و هنگام بازگشت به شهر و ديارشان در اين منطقه از هم جدا ميشدند. آنچه نام اين محل را در تاريخ اسلام مهم و به يادماندني كرده است به سال دهمهجري و تصميم  پيامبر اسلام (ص) براي زيارت خانه خدا و به جا آوردن مراسم حج واعلام ايشان مبني بر اينكه امسال آخرين حج ايشان خواهد بود، برمي‌گردد. لذا مردمشهرها و مناطق مختلف عربستان به وسيله قاصداني از اين امر مطلع شدند.
در پي اينفراخوان پيامبر اسلام(ص) با اجتماع عظيمي از مردم، مدينه را به قصد مكه تركفرمودند. اجتماع باشكوهي از مسلمانان آن سال در مراسم حج شركت كردند؛ كه آن سال حجهالوداع پيامبر(ص) بود. پس از پايان مراسم حج پيامبر(ص) دستور دادند كه حجاج بايدحركت كنند تا در غدير خم حاضر باشند. همچنين پيامبر به 12 هزار نفر از حجاج يمنكه مسيرشان متفاوت بود – دستور دادند همراه حجاج به غدير خم بيايند. در مسير بازگشتحجاج، جبرئيل بر پيامبر وارد و اين آيه را نازل كرد: «هان! اي پيامبر! آنچه را كهاز سوي پروردگارت به تو نازل شده است تبليغ كن و اگر چنان نكني پيام رسالت را انجامنداده اي و خداوند تو را از مردم حفظ مي فرمايد.» ( سوره مائده، آيه 67 )
در پيابلاغ اين دستور پيامبر دستور توقف كاروان حجاج را در منطقه غدير خم دادند و امرفرمودند كساني كه جلوتر هستند بازگردند و كساني كه عقب مانده اند به اجتماع حجاج درغدير خم برسند. اجتماعي كه تعداد آن را بين نود تا صد و بيست هزار نفر ذكركرده‌اند. پيامبر اسلام (ص) در آن روز گرم سوزان بر بالاي منبري از جهاز شتران درحالي كه حضرت علي (ع) در كنار ايشان قرار داشت خطبه اي ايراد فرمودند. پيامبر(ص) دراين خطبه با ستايش و حمد خدا شروع و حديث ثقلين را بيان فرمودند سپس در حالي كه دستحضرت علي (ع) را بلند نمودند تا همه مردم ايشان را دركنار رسول خدا مشاهده نمايند،از مردم پرسيدند: «اي مردم آيا من از خود شما بر شما اولي و مقدم‌ نيستم؟» مردمپاسخ دادند: «بله اي رسول خدا.» حضرت در ادامه فرمودند: « خداوند ولي من است و منولي مؤمنين هستم و من نسبت به آنان از خودشان اولي و مقدم مي باشم.» آنگاه فرمودند: «پس هر كس كه من مولاي او هستم علي مولاي اوست.» سه بار اين جمله را بيان كردند وفرمودند: « خداوندا، دوست بدار و سرپرستي كن، هر كسي كه علي را دوست و سرپرست خودبداند و دشمن بدار هر كسي كه او را دشمن دارد و ياري نما هر كسي كه او را ياري مينمايد و به حال خود رها كن، هر كس كه او را وا مي گذارد.» پس خطاب به حجاج فرمودند: «اي مردم حاضرين به غايبين اين پيام را برسانند.» هنوز اجتماع متفرق نشده بود كهبار ديگر جبرئيل بر پيامبر وارد و اين آيه را نازل كرد: «امروز دين شما را به كمالرساندم و نعمتم را بر شما تمام كردم و دين اسلام را بر شما پسنديدم.» ( سوره مائده،آيه 3 )
سپس پيامبر دستور داد كه مردم با حضرت علي (ع) بيعت كنند. مردم دستهدسته به خيمه پيامبر(ص) كه حضرت علي (ع)  در آن بود وارد و با حضرت علي(ع) بيعتكردند و به ايشان تبريك مي‌گفتند. ابوبكر، عمر، طلحه و زبير جزو اولين بيعت كنندگانبودند و عمر، خطاب به حضرت علي (ع) گفت: «بر تو گوارا باد اي پسر ابي طالب، تومولاي من و مولاي هر مرد و زن با ايمان گشتي.» مراسم بيعت با حضرت علي (ع) سه روزبه طول انجاميد. حسان بن ثابت انصاري در آن روز دربارة اين انتخاب و امامت وجانشيني حضرت علي (ع) ابياتي را سرود.
حديث غدير توسط 110 تن از صحابه مثلابوبكر، عمر، عثمان، عمار ياسر، ام سلمه، ابوهريره، سلمان، زبير، زيدبن ارقم،ابوذر، عباس بن عبدالمطلب، جابر عبدالله انصاري و 83 تن از تابعين مثل سعيد بن جبيرو عمربن عبدالعزيز نقل شده است. پس از تابعين نيز 360 تن از محدثان، حديث غديررا درآثار خويش نقل نموده اند كه سه تن از آنان صاحبان «صحاح سته» ( ششگانه ) هستند.
علماي شيعه همگي غدير را حديثي متواتر دانسته اند. مورخي مثل يعقوبي كه اولينكتاب تاريخ عمومي را در جهان اسلام نوشته نيز واقعه غدير را ذكر كرده است. همچنينمورخاني مثل محمد بن جرير طبري، ابن اثير، سيوطي، شهرستاني، ابونعيم اصفهاني اينواقعه را بيان كرده اند و حتي برخي از آنان كتاب هاي مستقل در باب غدير تأليفكرده‌اند مثل «الولايه في طرق حديث الغدير»  اثر محمد بن جرير طبري.
عيد غديرخم بزرگترين عيد در نزد ائمه (ع) و شيعيان آنان بوده است و در طول تاريخ همواره آنرا گرامي داشته‌اند.
«
در كتاب ثوب الاعمال شيخ صدوق باسندش به حسن بن راشد آمدهكه گفته است: به امام صادق (ع) گفتم: آيا براي مؤمنان عيد ديگري جز جمعه و فطر وقربان وجود دارد؟ فرمودند: آري. روزي و عيدي كه از همه بزرگتر است و آن روزي است كهامير المؤمنين علي (ع) را بر پا داشتند و رسول خدا (ص) پيمان ولايت او را بر عهدهزن و مرد مسلمان در محل غدير خم نهاد، پرسيدم كدام روز هفته بوده است؟ فرمودند: روزدر سال ها تغيير مي كند، آن روز، روز هجدهم ذي الحجه است....»
منابع:
1- 
قرآن
2- 
دايره المعارف تشيع، جلد ششم، تهران: نشر شهيدمحبي، 1376.
3- 
دشتي، محمد، جايگاه غدير، قم: مؤسسه فرهنگي تحقيقاتياميرالمؤمنين (ع)، 1380
4- 
دواني،علي، غدير خم: حديث ولايت، تهران: نشر مطهر، 1383.
5- 
رضواني، علي اصغر، غدير شناسي و پاسخ به شبهات، قم: مسجد مقدس صاحبالزمان ( جمكران )، 1384.

اعمال روز عرفه

  • ۱۲:۷ ق.ظ
 اعمال روز عرفه

شب نهم از شب‎های متبرك و شب مناجات با قاضى الحاجات است و توبه در آن شب مقبول و دعا در آن مستجاب است. عبادت در این شب، اجر صد و هفتاد سال عبادت را دارد. براى شب عرفه چند عمل وارد شده است:

1- دعایی که با با این عبارت آغاز می‎شود، خوانده شود اَللّهُمَّ یا شاهِدَ كُلِّ نَجْوى وَ مَوْضِعَ كُلِّ شَكْوى وَ عالِمَ كُلِّ خَفِیَّةٍ وَ مُنْتَهى كُلِّ حاجَةٍ یا مُبْتَدِئاً كه روایت شده هر كس آن را در شب عرفه یا در شب‎هاى جمعه بخواند خداوند او را بیامرزد.

2- [به نقل كفعمى ] تسبیحات عشر را كه در اعمال روز عرفه آمده است را هزار مرتبه خوانده شود .

3- دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را كه در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است، خوانده شود.

4- زیارت امام حسین علیه السلام .

اعمال روز عرفه

روز نهم روز عرفه و از اعیاد عظیمه است اگرچه به اسم عید نامیده نشده است . عرفه روزى است كه حق تعالى بندگان خویش را به عبادت و طاعت خود فرا خوانده و سفره های جُود و احسان خود را براى ایشان گسترانیده و شیطان در این روز خوار و حقیرتر و رانده‎تر و خشمناك‎ترین اوقات خواهد داشت و روایت شده كه حضرت امام زین العابدین علیه السلام در روز عرفه صدای سائلی را شنید كه از مردم تقاضای کمک مى‎نمود. امام به او فرمود: واى بر تو آیا در این روز از غیر خدا تقاضا مى‎كنى؟ حال آن كه در این روز امید مى‎رود که بچه‎هاى در شكم هم از فضل خدا بی نصیب نمانند و سعید شوند.

براى این روز اعمالی ذکر شده است:

1- غسل که مستحب است قبل از زوال انجام شود .

2- زیارت امام حسین علیه السلام ،

كه از هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد بالاتر است و احادیث، در كثرت فضیلت زیارت آن حضرت در این روز متواتر است و اگر كسى توفیق یابد كه در این روز در تحت قُبّه مقدّسه آن حضرت باشد ثوابش كمتر از كسى كه در عرفات است نیست.

3- بعد از نماز عصر پیش از آن كه مشغول به خواندن دعاهاى عرفه شود در زیر آسمان دو ركعت نماز بجا آورد و نزد حق تعالى به گناهان خود اعتراف و اقرار کند تا به ثواب عرفات رستگار شود و گناهانش آمرزیده گردد. پس چون وقت زوال شد زیر آسمان رَوَد و نماز ظهر و عصر را با ركوع و سجود نیكو به عمل آورد و چون فارغ شود دو ركعت نماز اقامه كند. در ركعت اوّل بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ خوانده شود. و بعد از آن چهار ركعت نماز گزارد که در هر ركعت بعد از حمد، توحید پنجاه مرتبه بخواند. كه این نماز، همان نماز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام است .

4- شیخ كفعمى در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى كسى كه ضعف پیدا نكند و مانع دعا خواندن او نشود.

5- مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین علیه السلام در روز و شب عرفه .

6- تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله در روز عرفه .

منبع:   http://tabrizi.org/fa/2009/11/14/arafe/

سالروز شهادت امام جواد (ع) بر عموم مسلمانان تسلیت باد.

  • ۳:۴۰ ب.ظ

چگونگى شهادت

كتاب: زندگانى امام جواد (ع) ص 126

در مورد شهادت امام جواد ( عليه السلام) يك دسته از روايات مى‏گويند آن حضرت به دست همسرش ام الفضل، دختر مأمون، به اشاره معتصم مسموم گشت. ولى روايتى ديگر مى‏گويد: بعد از آنكه معتصم امام را به بغداد طلبيد... به وسيله «اشناس» شربتى از پرتقال براى امام فرستاد و اشناس به او گفت: پيش از شما اميرالمؤمنين به احمد بن ابى داوود و سعيد بن خضيب و گروهى از بزرگان از اين شربت نوشانيده و امر كرده است شما هم آن را با آب يخ بنوشيد. اين بگفت و يخ آماده كرد. امام فرمود: در شب آن را مى‏نوشم. اشناس گفت: بايد خنك نوشيده شود و الان يخ آن آب مى‏شود و اصرار كرد و امام ( عليه السلام) با علم به عمل آنان آن را نوشيد» .

در جاى ديگرى آمده است كه ابن ابى داوود بعد از ماجرايى مربوط به قطع دست سارق كه امام ( عليه السلام) ديگران را مجاب كرد و معتصم به سخن امام عمل كرد و حرف ديگران را رد كرد، معتصم را به كشتن امام تحريك كرد. ابن ابى داوود مى‏گويد: «پس به معتصم گفتم: خير خواهى براى اميرالمؤمنين بر من واجب است و من واجب است و من در اين جهت سخنى مى‏گويم كه مى‏دانم با آن به آتش (جهنم) مى‏افتم!

معتصم گفت: آن سخن چيست؟

گفتم: (چگونه) اميرالمؤمنين براى امرى از امور دينى كه اتفاق افتاده است فقهاء و علماء مردم را جمع كرد و حكم آن حادثه را از آنان پرسيد و آنان حكم آن را به طورى كه مى‏دانستند گفتند و در مجلس، اعضاى خانواده اميرالمؤمنين و فرماندهان و وزراء و دبيران حضور داشتند و مردم از پشت در به آنچه كه در مجلس مى‏گذشت گوش مى‏دادند... آنگاه به خاطر گفته مردى كه نيمى از مردم به امامت او معتقدند و ادعا مى‏كنند او از اميرالمؤمنين شايسته‏تر به مقام او است، تمامى سخنان آن علماء و فقهاء را رها كرد و به حكم آن مرد حكم كرد؟ !

پس رنگ معتصم تغيير كرد و متوجه هشدار من شد و گفت: خدا در برابر اين خير خواهيت به تو پاداش نيك عطا كند!

پس در روز چهارم يكى از دبيران وزرايش را مأمور كرد تا ابوجعفر ( عليه السلام) را به منزل خود دعوت كند، او چنين كرد ولى ابوجعفر ( عليه السلام) نپذيرفت و گفت: تو مى‏دانى كه من در مجالس شما حاضر نمى‏شوم. آن شخص گفت: من شما را براى ضيافتى دعوت مى‏كنم و دوست دارم بر فرش خانه من قدم بگذارى و من با ورود شما به منزلم متبرك شوم. و فلان بن فلان از وزراى خليفه دوست دارد خدمت شما برسد.

پس آن حضرت ( عليه السلام) به منزل او رفت و چون غذا خورد احساس مسموميت كرد و مركب خود را طلبيد. صاحب خانه از او خواست نرود، ابوجعفر ( عليه السلام) فرمود: بيرون رفتن من از خانه تو براى تو بهتر است!

پس در آن روز و شب حال او منقلب بود تا اينكه رحلت نمود.

هدف خداوند از خلقت انسان وجهان چیست؟

  • ۹:۱۲ ب.ظ

بسمه تعالی

هدف خداوند از خلقت انسان وجهان چیست؟

 

انسان؟!

سالها فـکر من اینست وهمه شب سخنم                  که چـرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کـــجا آمده ام  آمدنم  بهـــر چه بود                   به کــجا میــروم  آخر  ننمائی  وطنم

من بخود نامدام اینجا که بخود باز روم                 آنکه آورد مـــــرا باز برد تا وطــــنم

 

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ ﴿115﴾ مومنون

آيا پنداشتيد كه شما را بيهوده آفريده‏ايم و اينكه شما به سوى ما بازگردانيده نمى‏شويد (115)

مقدمه :  به من میتوانی بگویی نبین چشمانم را میبندم ،به من میتوانی بگویی نگو دهانم را میبندم .اما به من نمیتوانی بگویی که فکر نکن زیرا اندیشیدن وفکر کردن بطور فطری وبصورت طبیعی وذاتی  دراندرون من در جریان است وهرگز خاموشی ندارد وموجد وموجب حیات من است پس کسی مرا بیش از دیگران دوست تر میدارد که بهتر وبیشتر از دیگران به سوال من جواب داده ومرا قلباً وعقلاً قانع سازد تا بتواند تلاطم امواج درونی مرا مطیع اندیشه ها ودستورات وخواسته های خویش نماید (مَن علّمَنی حَرفاً فَقَد صیّرنی عبداَ حضرت علی (ع))

دانستن هدف باعث میشود که نگاه انسان به زندگی نگاه کاملی باشد یعنی زندگی وقتی کمال پیدا میکند که انسان هدف زنده بودن خود را در یابد .لذا ندانستن هدف یعنی نه مرگ نه زندگی بلکه (مرگ تدریجی یک انسان زنده ) چرا که زندگی با یک نگاه ناقص مثل یک فیلم ناقص یا یک ساختمان ناقص ویا مثل یک عمل جراحی ناقص میماند ودر اینجا این انسان است که ناقص میماند ونقص دردی است که تنها درمانش تکمیل وبه اتمام رساندن آنست .

سئوال مهم دیگر اینست که انگیزه  این سوال درانسان چیست ؟ وچرا اساساً انسان علاقه مند است که سقف فلک را بشکافد تا جواب معماهای هستی ووجود خویشتن را در یابد؟ اگر بگوییم که فلسفه خلقت انسان کمال است تا از قوه به فعل برسد باز میپرسد که چرا خداوند حکیم ورحیم وعادل انسان را در حد کمال خلق نکرده وچرا اورا در رنج وسختی وعذاب وبلایا آزمایش میکند ؟خلاصه اینکه اگر به یک سوال او جواب بدهید سیصد سوال دیگر از همین جوابتان برای شما مطرح میکند که شاید از جواب اولی تان هم پشیمان بشوید .مثلاً اگر بگویید که خداوند ما را برای عبادت خلق کرده است

((وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿56﴾

و جن و انس را نيافريدم جز براى آنكه مرا بپرستند (56) الزاریات ))  

میگوید او که بی نیاز وصمد است:

(( قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿1﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿2﴾ ))

ما هم که از عبادت چیزی نمی فهمیم آیا در این صورت فلسفه خلقت مخدوش نمیشود ؟مخصوصاً برای کسانی که از عبادت لذت نمیبرند وبه معراج نمیرسند (نماز معراج مومن است (پیامبر اکرم (ص))خلاصه اگر همین طور ادامه بدهیم یکصدو بیست تن کاغذ وچهار تن جوهر حیف ومیل خواهد شد به اضافه وقت گرانبهای شما وحوصله واعصاب ناکارآمد ما که ادعای هدایت شما را داریم ومثل خر در گِل فرو رفته ایم .

آیا ما باید بدانیم که چرا خلق شده ایم ؟این سوال به چه دردی میخورد ؟ وکدام یک از مشکلات ما را حل میکند ؟آنچه به انسان هویّت میبخشد اعتقاد درونی وتمایلات باطنی اوست که مربوط به جنبه روانی وروحانی انسان میشود وانسان وقتی میتواند در زندگی برای خودش هدف تعیین کند که فلسفه وجودی خویش را بداند وقطعا ً وقتی که خودش را بیشتر بشناسد خالق خویش را نیز به مراتب بیشتروبهتر خواهد شناخت .لذا برای تعیین مسیر وسرنوشت خود مهمترین سوالی که به ذهنش خطور میکند این است که «هدف خداوند از خلقت انسان وجهان چیست؟» جواب این سوال کلید معماهای بسیاری است که انسان را از اسفل سافلین تا احسن الخالقین سیر میدهد .

 ادامه...

ویژه نامه بهاییت از آغاز تا کنون

  • ۱۲:۴۷ ب.ظ

پیشینه تاریخی بهائیت  

 

زمان حاکمیت صفویه(دولت صفویه نخستین دولت متمرکز ایرانی است که با گزینش مذهب تشیع به عنوان مذهب ونظام حقوقی رسمی کشور ایران را از جهت سیاسی و فرهنگی از اکثریت مسلمانان که سنی مذهب بودند استقلال بخشید .به این ترتیب فقه امامیه به عنوان نظام حقوقی رسمی کشور امکانی جدید برای رشد وشکوفایی یافت و به خصوص از این جهت که امکان اجرای عملی بسیاری از احکام فراهم آمده بود در بخشهایی که پیشتر امکان توسعه نیافته بود رو به گسترش نهاد .به عنوان نمونه پرداختن به موضوعاتی در حوزه حقوق عمومی ومباحثی چون قضا،اجرای حدود ،مالیاتهاو….در این دوره مجال گسترش یافت .همچنین با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از فقهای امامیه مشارکت در بخشی از حاکمیت را پذیرا شدند ،تعامل فقها وحاکمیت منشا آثار جدیدیدر اندیشه و عمل گردید .بررسی تحولات فقه امامیه در این دوره از این جهت که آغاز حضور رسمی فقه شیعه در حاکمیت می باشد حائز اهمیت است .به ویژه اینکه در دوره های بعدی و به خصوص در عصر جمهوری اسلامی این حضور گسترش یافته است.همچنین دوره صفویه از آن جهت که فرصت بسیار مناسبی را برای فعالیت علمی علمای شیعه فراهم آورده بود نیز در خور برسی است .لذا برای درک صحیح سیر تحولات تاریخی فقه امامیه ،مطالعه این دوره اهمیتی مضاعف دارد.در این تحقیق سعی بر آن است که دوره صفویه، از منظر تحولاتی که در حیطه فقه امامیه و نظام حقوقی ایران رخ داده است مورد مطالعه قرار گیرد منبع) که تفکر شیعه پس از قرن ها از حاشیه به هسته قدرت سیاسی راه یافته بود، چندین جریان شبه مذهبی از دل این تفکر سربرآورده و به نوعی مدعی حکومت و قدرت شدند. تأمل در این جریان ها به خوبی نشان می دهد که چگونه با یکدیگر در ارتباط بوده و یکی جای خود را به دیگری سپرده است. نخستین این جریان ها، جریان اخباری گری است. دغدغه مهم مکتب اخباری متوجه آن بود که وظیفه مجتهد را انکار و نقش علما را چه از لحاظ عقیدتی چه از جهت عملی محدود کند. آیت الله وحید بهبهانی با ترویج مکتب اصولی خود، مبارزه ای سنگین علیه اخبارییون(اخباريون واصوليون چه كساني بودند ؟) شروع کرد. در آستانه ورود به عصر قاجار، از دل جریان اخباری یا حداقل در تناسب و ارتباط با آن جریانی دیگر توسط شخصی به نام شیخ احمد احسایی به راه افتاد که بعدها نام فرقه یا مکتب شیخیه به خود گرفت. احسایی کم کم عقایدی پیدا کرد که موجبات مخالفت علما و در نهایت، تکفیر وی از جانب برخی از آنان از جمله ملا محمدتقی برغانی ، ملا آقا دربندی و ابراهیم بن سید محمدباقر را برانگیخت. . اصول عقاید شیخیه به صورت خلاصه از قرار ذیل است:

1. ائمه اثناعشر یعنی علی با یازده فرزندانش مظاهر الهی و دارای نعوت و صفات الهی بوده اند.
2. از آن جا که امام دوازدهم در سنه 260 ه.ق. از انظار غائب گردید و فقط در آخرالزمان ظهور خواهد کرد برای این که زمین را پر کند از قسط و عدل بعد از آن که پر شده باشد از ظلم و جور و از آن جا که مؤمنین دائماً به هدایت و دلالت او محتاج می باشند و خداوند به مقتضای رحمت کامله خود باید رفع حوائج مردم را بنماید و امام غایب را در محل دسترس ایشان قرار دهد بناء براین مقدمات همیشه باید ما بین مؤمنین یک نفر باشد که بلاواسطه با امام غایب اتصال و رابطه داشته واسطه فیض بین امام و امت باشد. این چنین شخصی را به اصطلاح ایشان شیعه کامل گویند.

3. معاد جسمانی وجود ندارد و فقط چیزی که بعد از انحلال بدن عنصری از انسان باقی می ماند جسم لطیفی است که ایشان جسم هور قلیائی گویند. بنابر شیخیه به چهار رکن از اصول دین معتقدند از این قرار: 1. توحید.2. نبوت.۳. امامت.4. اعتقاد به شیعه کامل.

 

پس از شیخ احمد احسایی، شاگرد جنجالی وی، سید کاظم رشتی راه و فکر وی را ادامه داد. در حقیقت او بود که رسماً فرقه شیخیه را بنیان نهاد که یکی از مبانی آن، اعتقاد به رکن رابع بود و این اعتقاد کم کم زمینه ساز فرقه بابیه شد که مورد تکفیر عالمان دینی قرار گرفت. در هنگام مرگ سید کاظم رشتی، علاوه بر باب، دو تن دیگر که از قضاء هر دوی آنها علیه باب بودند مدعی جانشینی وی بودند: اول، ملا محمد ممقانی از پیروان میرزا شفیع تبریزی، که در تبریز به قتل باب فتوی داده بود و حاجی محمدکریم خان که در کرمان به کشتن دو مبلغ بابی فتوی داده بود و به تقاضای ناصرالدین شاه رساله ای در ردّ دعاوی باب تألیف کرد. شروع فتنه باب در زمان محمدشاه است. قیام بابیه و خلف آن بهایی گری سریع و با خون ریزی بسیار و نیز با واکنش صریح و عمومی عالمان دینی همراه بوده است. بابی گری در تمام مراحل رشد عقیدتی خود ضرورتاً مخالف اسلام بوده و پذیرش آن مستلزم نفی و لغو خاتمیت اسلام می باشد. بابی گری راه تاریخی خود را در ازلی گری و بهایی گری ادامه داد. البته ازلی گری از لحاظ اهمیت پس از بهایی گری قرار دارد، در عین حال، هر سه این گروه ها، دشمنی با عالمان دینی را سرلوحه کارشان قرار داده بودند.

آنها با تفکراتی غالیانه و مغایر با تمام آموزه های ادیان الهی دینی بشر ساز را ارائه کردند .به عنوان نمونه باب و بهاء خود را بالاتر از تمامی انبیاء الهی دانسته و در جای جای آثار خویش خود را دارای مقام ربوبیت و الوهیت قلمداد کرده اند. دین اسلام را نسخ شده پنداشته و دوران آن را خاتمه یافته معرفی کردند. این فرقه ها همواره از سوی استعمار که در ستیزی دائمی با اسلام و تشیع قرار دارند حمایت و پشتیبانی می شدند اگر چه روش منطقی علما در رویارویی با گروه ها و فرقه ها و اندیشه های انحرافی و پاسخ گویی به شبهه ها سبب شد آن همه هیاهو و غبارانگیزی فرو بنشیند و دستهای خارجی فتنه انگیز و غائله آفرین رو شوند و از هدفهای شوم آنان پرده برداشته شود و مردم آگاهانه از دور فرقه سازان و شبهه افکنان پراکنده شوند و اسلام ناب تواناتر از همیشه به راه خود ادامه دهد و به دلهای مشتاق راه یابد و دگرگونی بیافریند.

چنانچه بیان شد زمینه اصلی پیدایش بابیت و درادامه آن بهائیت تفکرات شیخیه بود که شیخ احمد احسایی وشاگرادنش بنیان نهادند.این تفکرات راه را برای ادعاهای غالیانه و افراطی باب و بهاء آماده کرد.
از جمله انحرافاتی که این دوفرقه ایجاد کردند سوء استفاده از اندیشه مهدویت می باشد و بسیاری از افراد ساده اندیش و بی اطلاع را به گرد خویش جمع نمودند.
بابیه و بهائیت همواره از سوی استعمارو بیگانگان حمایت و پشتیبانی می شوند . در ادامه به مختصری از این فرقه ها اشاره می کنیم.
بابیه: بنیانگذار فرقه بابیه سیدعلی محمد شیرازی است. از آنجا که او در ابتدای دعوتش مدعی بابیت امام دوازدهم شیعه بود و خود را طریق ارتباط با امام زمان می دانست، ملقب به «باب » گردید و پیروانش «بابیه » نامیده شدند. سید علی محمد در سال 1235 ق. در شیراز به دنیا آمد. در کودکی به مکتب شیخ عابد رفت و خواندن و نوشتن آموخت. شیخ عابد از شاگردان شیخ احمد احسائی(بنیانگذار شیخیه) و شاگردش سیدکاظم رشتی بود و لذا سید علی محمد از همان دوران با شیخیه آشنا شد، به طوری که چون سید علی محمد در سن حدود نوزده سالگی به کربلا رفت در درس سید کاظم رشتی حاضر شد. در همین درس بود که با مسائل عرفانی و تفسیر و تاویل آیات و احادیث و مسائل فقهی به روش شیخیه آشنا گردید. قبل از رفتن به کربلا، مدتی در بوشهر اقامت کرد و در آنجا به «ریاضت کشی » پرداخت. پس از درگذشت سیدکاظم رشتی تا مریدان و شاگردان وی جانشینی برای او می جستند که مصداق «شیعه کامل » یا «رکن رابع » شیخیه باشد; میان چند تن از شاگردان رقابت افتاد و سید علی محمد نیز در این رقابت شرکت کرد، بلکه پای از جانشینی سید رشتی فراتر نهاد و خود را باب امام دوازدهم شیعیان یا «ذکر» او، یعنی واسطه میان امام و مردم شمرد. هجده تن از شاگردان سیدکاظم رشتی که همگی شیخی مذهب بودند (و بعدها سیدعلی محمد آنها را حروف حی: ح 8 ی 10 نامید) از او پیروی کردند.باب در طول عمر خود افکار آرایی متناقض داشت .یکبار خود را حتی باب و وکیل امام زمان هم نمی دانست و بار دیگر خود را نبی خطاب می کرد .چندین مرتبه هم از سوی عالمان به مناظره در آمد و پس از شکست ابراز ندامت و توبه نمود.
از کتاب «بیان » که آن را کتاب آسمانی خویش می دانست، برمی آید که خود را برتر از همه انبیای الهی و مظهر
نفس پروردگار می دانسته و عقیده داشت که با ظهورش آیین اسلام منسوخ و قیامت موعود در قرآن، به پا شده است. علی محمد خود را مبشر ظهور بعدی شمرده و او را «من یظهره الله » (کسی که خدا او را آشکار می کند) خوانده است و در ایمان پیروانش بدو تاکید فراوان کرد. او نسبت به کسانی که آیین او را نپذیرفتند خشونت بسیاری را سفارش کرده است. وی از جمله وظایف فرمانروای بابی را این می داند که نباید جز بابیها کسی را بر روی زمین باقی بگذارد. باز دستور می دهد غیر از کتابهای بابیان همه کتابهای دیگر باید محو و نابود شوند و پیروانش نباید جز کتاب بیان و کتابهای دیگر بابیان، کتاب دیگری را بیاموزند.

بهائیت

فرقه بهائیه، فرقه ای منشعب از فرقه بابیه است. بنیانگذار آیین بهائیت، میرزا حسینعلی نوری معروف به بهاءالله است و این آیین نیز نام خود را از همین لقب برگرفته است. میرزا حسینعلی در 1233 در تهران به دنیا آمد و آموزشهای مقدماتی ادب فارسی و عربی را زیر نظر پدر و معلمان و مربیان گذراند. پس از ادعای بابیت توسط سید علی محمد شیرازی در شمار نخستین گروندگان به باب درآمد و از فعال ترین افراد بابی شد و به ترویج بابیگری، بویژه در نور و مازندران پرداخت. برخی از برادرانش از جمله برادرش میرزا یحیی معروف به «صبح ازل » نیز بر اثر تبلیغ او به این مرام پیوستند.پس از اعدام علی محمد باب به دستور امیرکبیر، میرزا یحیی ادعای جانشینی باب را کرد. ظاهرا یحیی نامه هایی برای علی محمد باب نوشت و فعالیتهای پیروان باب را توضیح داد. علی محمد باب در پاسخ به این نامه ها وصیت نامه ای برای یحیی فرستاد و او را وصی و جانشین خود اعلام کرد. پس از باب عموم بابیه به جانشینی میرزا یحیی معروف به صبح ازل معتقد شدند و چون در آن زمان یحیی بیش از نوزده سال نداشت، میرزا حسینعلی زمام کارها را در دست گرفت. امیرکبیر برای فرونشاندن فتنه بابیان از میرزا حسینعلی خواست تا ایران را به قصد کربلا ترک کند و او در شعبان 1267 به کربلا رفت، اما چند ماه بعد، پس از برکناری و قتل امیرکبیر در ربیع الاول 1268 و صدارت یافتن میرزا آقاخان نوری، به دعوت و توصیه شخص اخیر به تهران بازگشت. در همین سال تیراندازی بابیان به ناصرالدین شاه پیش آمد و بار دیگر به دستگیری و اعدام بابیها انجامید، و چون شواهدی برای نقش حسینعلی در طراحی این سوءقصد وجود داشت، او را دستگیر کردند. اما حسینعلی به سفارت روس پناه برد و شخص سفیر از او حمایت کرد. سرانجام با توافق دولت ایران و سفیر روس، میرزا حسینعلی به بغداد منتقل شد و بدین ترتیب بهاءالله با حمایت دولت روس از مرگ نجات یافت.در بغداد کنسول دولت انگلستان و نیز نماینده دولت فرانسه با بهاءالله ملاقات و حمایت دولتهای خویش را به او ابلاغ کردند .والی بغداد نیز با حسینعلی و بابیان با احترام رفتار کرد و حتی برای ایشان مقرری نیز تعیین شد. میرزا یحیی که عموم بابیان او را جانشین بلامنازع باب می دانستند، با لباس درویشی مخفیانه به بغداد رفت. در این هنگام بغداد و کربلا و نجف مرکز اصلی فعالیتهای بابیان شد و روز به روز بر جمعیت ایشان افزوده می شد. در این زمان برخی از بابیان ادعای مقام «من یظهره اللهی » را ساز کردند. می دانیم که علی محمد باب به ظهور فرد دیگری پس از خود بشارت داده بود و او را «من یظهره الله » نامیده بود و از بابیان خواسته بود به او ایمان بیاورند،گفته شده که فقط در بغداد بیست و پنج نفر این مقام را ادعا کردند که بیشتر این مدعیان با طراحی حسینعلی و همکاری یحیی یا کشته شدند یا از ادعای خود دست برداشتند. آدمکشی هایی که در میان بابیان رواج داشت و همچنین دزدیدن اموال زائران اماکن مقدسه در عراق و نیز منازعات میان بابیان و مسلمانان باعث شکایت مردم عراق و بویژه زائران ایرانی گردید و دولت ایران از دولت عثمانی خواست بابیها را از بغداد و عراق اخراج کند. بدین ترتیب در اوایل سال 1280 ق. فرقه بابیه از بغداد به استانبول و بعد از چهارماه به ادرنه منتقل شدند. در این زمان میرزا حسینعلی مقام «من یظهره اللهی » را برای خود ادعا کرد و از همین جا نزاع و جدایی و افتراق در میان بابیان آغاز شد. بابیهایی که ادعای او را نپذیرفتند و بر جانشینی میرزا یحیی (صبح ازل) باقی ماندند، «ازلی » نام گرفتند و پذیرندگان ادعای میرزا حسینعلی (بهاءالله) «بهائی » خوانده شدند. میرزا حسینعلی با ارسال نوشته های خود به اطراف و اکناف رسما بابیان را به پذیرش آیین جدید فرا خواند و دیری نگذشت که بیشتر آنان به آیین جدید ایمان آوردند. میرزا حسینعلی پس از اعلام «من یظهره اللهی » خویش، به فرستادن نامه (الواح) برای سلاطین و رهبران دینی و سیاسی جهان اقدام کرد و ادعاهای گوناگون خود را مطرح ساخت. بارزترین مقام ادعایی او ربوبیت و الوهیت بود. او خود را خدای خدایان، آفریدگار جهان، کسی که «لم یلد و لم یولد» است، خدای تنهای زندانی، معبود حقیقی، «رب ما یری و ما لایری » نامید. پیروانش نیز پس از مرگ او همین ادعاها را درباره اش ترویج کردند، و در نتیجه پیروانش نیز خدایی او را باور کردند و قبر او را قبله خویش گرفتند. گذشته از ادعای ربوبیت، او شریعت جدید آورد و کتاب «اقدس » را نگاشت که بهائیان آن را «ناسخ جمیع صحائف » و «مرجع تمام احکام و اوامر و نواهی » می شمارند.

بهائیه پس از بهاءالله

پس از مرگ میرزا حسینعلی، پسر ارشد او عباس افندی (1260 - 1340 ق.) ملقب به عبدالبهاء جانشین وی گردید. پس از عبدالبهاء، شوقی افندی ملقب به شوقی ربانی فرزند ارشد دختر عبدالبهاء، بنابه وصیت عبدالبهاء جانشین وی گردید. نقش اساسی او در تاریخ بهائیه، توسعه تشکیلات اداری و جهانی این آیین بود و این فرایند بویژه در دهه شصت میلادی در اروپا و امریکا سرعت بیشتری گرفت و ساختمان معبدهای قاره ای بهائی موسوم به «مشرق الاذکار» به اتمام رسید. تشکیلات بهائیان که شوقی افندی به آن «نظم اداری امرالله » نام داد، زیر نظر مرکز اداری و روحانی بهائیان واقع در شهر حیفا (در فلسطین اشغالی) که به «بیت العدل اعظم الهی » موسوم است اداره می گردد. در زمان حیات شوقی افندی رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی تاسیس شد و شوقی از تاسیس این رژیم حمایت کرد و مراتب دوستی بهائیان را نسبت به این رژیم اعلام کرد. و پس از مرگ شوقی بهائیان به دودسته بهائیان ارتدکس(که بیشتر درهند و امریکا و استرالیا ساکن هستند)و بهائیان بیت العدلی (غالب بهائیان امروزی را تشکیل می دهند) تقسیم شدند وتاکنون در زیر لوای رژیم صهیونیستی و انگلیس و امریکا و سایر استعمار گران به حیات خود ادامه داده و با تبلیغات گسترده پیروان خویش را افزایش می دهند.

آیینها و باورهای بهائیان

نوشته های سید علی محمد باب، میرزا حسینعلی بهاء الله و عبد البهاء، تا حدی نیز شوقی افندی ربانی، از نظر بهائیان مقدس است و در مجالس ایشان قرائت می شود، اما کتب باب عموما در دسترس بهائیان قرار نمی گیرد، و دو کتاب اقدس و ایقان میرزا حسینعلی نوری است که نزد بهائیان از اهمیت خاصی برخوردار است. تقویم شمسی بهائی از نوروز آغاز گشته به نوزده ماه، در هر ماه به نوزده روز، تقسیم می شود و چهار روز (در سالهای کبیسه پنج روز) باقیمانده که موسوم به ایام «هاء» است به عنوان ایام شکرگزاری و جشن تعیین شده است بهائیان موظف به نماز روزانه، روزه به مدت نوزده روز از طلوع تا غروب آفتاب (آخرین ماه سال)، و زیارت یکی از اماکن مقدسه ایشان، شامل منزل سید علی محمد باب در شیراز و منزل میرزا حسینعلی نوری در بغدادند. بهائیان همچنین به حضور در «ضیافات» موظف اند که هر نوزده روز یک بار تشکیل می گردد. در آیین بهائی نوشیدن مشروبات الکلی و مواد مضر به سلامت منع شده، و رضایت والدین عروس و داماد در ازدواج ضروری شمرده شده است. منبع اصلی احکام در میان بهائیان کتاب اقدس است. این کتاب، متممی نیز دارد که به رساله سؤال و جواب معروف است.

بابیان و بهائیان در اثبات نبوت سران و رهبران خود همانند باب و بهاء به دلایلی متمسک می شوند . آنان درصدد تفسیر و توجیه و تاویل «خاتمیت نبوت پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم)» پرداختند تا به زعم خودشان، ثابت کنند در اسلام، راه رسالت و ظهور نبی صاحب شریعت و دین جدید، باز است و آن چه که ختم شده، نبوت رؤیایی و تبعی است و لذا وحی و الهام رؤیایی، وجود ندارد! بعث رسول و نبی صاحب شریعت، ختم نشده، بل ظهور انبیای تابع و غیرمستقل که در خواب ملهم شوند، ختم گردیده است . . . بنابراین، جمله ی «خاتم النبیین » دلالت بر ختم و انقطاع بعث رسول ندارد; زیرا، هر رسولی، نبی نیست تا از ختم نبوت، ختم رسالت هم لازم آید .در کل ، آن ها بر این باور هستند که در آیات و روایات خاتم النبیین و لانبی بعدی آمده است نه خاتم المرسلین و لا رسول بعدی .اما در رد این نظر باید گفت آن ها در معنای نبوت و رسالت خلط کرده اند و ختم نبوت مستلزم ختم رسالت هم خواهد بود ومویداتی ازقرآن و روایات و دلایل عقلی هم در این باره وجود دارد.

کتاب شناسی بهائیت

سه کتاب بهائیت در ایران، به قلم دکتر سید سعید زاهد زاهدانی و با همکاری محمدعلی اسلامی، چاپ سوم 1384 نشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی و بابی گری و بهایی گری، نوشته محمدمحمدی اشتهاردی ناشر: کتاب آشنا، چاپ اول بهار1379 و نیمه پنهان یا سایه شوم. مهناز رئوفی، انتشارات کیهان، چاپ اول 1385 برای اطلاع درباره بهائیت مناسب هستند.

کتاب بهائیت در ایران که مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را چاپ نموده است به بررسی چند جانبه ای در بهائیت پرداخته است. در پیشگفتار کتاب، درباره هدف نگارش آن چنین آمده است:
هدف از این تحقیق بررسی چند و چون جنبش بهائیت به عنوان یک جنبش مذهبی از آغاز تا امروز است . سؤال اصلی ما این است: فرقه های شیخیه، بابیه، ازلیه و بهائیه - که همه را تحت عنوان بهائیگری در ایران خلاصه نموده ایم - کی، چرا، چگونه و توسط چه کسانی به وجود آمده اند؟ دیدگاهها و اعتقاداتشان چیست و در مقابل حوادث مختلف در ایران، از آغاز پیدایش تا کنون، چگونه موضع گیری نموده اند؟
در این تحقیق می خواهیم به جنبش بهائیت از زاویه جامعه شناسی سیاسی بنگریم و نحوه تعامل آن را با اقتدار ملی مورد توجه قرار دهیم . کیان و اقتدار ملی ایران بعد از دوران صفویه حول محور ایدئولوژی تشیع شکل گرفته است . به گمان ما قدرتهای استعماری از این فرقه ها برای شکستن کیان یا اقتدار ملی ایران استفاده نموده اند . به عبارت دیگر فرضیه ما در این تحقیق این است که از این جنبش یا سلسله جنبشها در ایران برای شکستن کیان یا اقتدار ملی، که از زمان صفویه حول محور تشیع سامان یافته است استفاده شده و همواره در این راستا ایفای نقش نموده اند . در بخش نظریات به تفصیل در مورد این فرضیه سخن خواهیم گفت .

بهائیان / نویسنده: سید محمدباقر نجفی / ناشر: شعر مشعر (سازمان حج و زیارت) :

این اثر، در بر دارندة تاریخچة شکل گیری بهائیت و همچنین پژوهشی جامع دربارة قرقة شیخیه است. فصول کتاب، به هم پیوسته و مرتبط به یکدیگر است. این اثر، به طور کلّی به دو کتاب تقسیم می شود که هر یک از چند فصل تشکیل یافته است.کتاب اول، مشتمل بر این فصول است: 1. شیخیه، زمینه ساز بهائیت، 2. بابیه زمینه ساز مهدویه، 3. قائمیت زمینة من یظهره الّلهی، 4. من یظهره الله، 5. الوهیت، من یظهره اللهی بهاء، 6. جانشینی و انشعاب.به طور اجمالی، در این بخش از کتاب، تلاش شده است، ادعاهای مختلف شیخیه و بابیه طرح و نقد شود. عناوین و فصل های کتاب دوم نیز عبارتند از:1. خشونت و فتنه، 2. حمایت سیاست های خارجی، 3. پوششی بر بیگانه پرستی.
این کتاب از جمله نادرترین نوشته ها دربارة بهائیت و بهائیان است که مطالعة آن را به عموم علاقه مندان توصیه می کنیم.

سیاست وبهائیت

رهبران بهائیت همواره بر جدایی دین از سیاست تأکید داشته و به دنبال آن، بر عدم پیوند بهائیت و بهائیان با جهان سیاست اصرار می ورزند. عباس افندی بر آن بود که «بین قوای دینییه و سیاسیه تفکیک لازم است» و هم او گفته است که «بهائیان به امور سیاسی تعلقی ندارند» و مهم تر از آن، از منظر وی: «میزان بهائی بودن و نبودن این است که هر کس در امور سیاسیه مداخله کند و خارج از وظیفه خویش حرفی زند یا حرکتی نماید، همین برهان کافی است که بهائی نیست، دلیل دیگر نمی خواهد... ». بر همین مبنا، به پیروان خود حکم می کند و همچنین به آنان اطمینان می دهد که: «به نصوص قاطعه الهیه، در امور سیاسی ابداً مدخلی نداریم و رایی نزنیم» . به گواه تاریخ، رهبران بهائی، حکم جدایی دین از سیاست و عدم مداخله علمای روحانی در امور سیاسی را تنها برای علمای اسلام و ایران صادر کرده اند و خود را مشمول آن حکم ندانسته و با تمام وجود در صحنه سیاست فعال بوده و هستند.

 

فعالیت بهائیان در مسائل سیاسی

برای شناخت نقش بابیت و ازلی گری و بهائی گری در مشروطیت می توانیم فعالیتهای اینها را به دو قسمت تقسیم کنیم : یک قسمت, فعالیت تمهیدی و یک قسمت فعالیت به اصطلاح مباشرتی. برای شرکت در خود نهضت مشروطیت, فعالیت تمهیدی که اینها کردند, از دوره باب بوده و آن نسخ شریعت اسلام بوده است. برای این که مقدسات اسلام را نابود کنند, آمدند به انواع شگردها عمل کردند که یکی از آنها مسأله رجعت بود. میرزا حسینعلی نوری مدعی بوده است که: من امام حسین هستم که رجعت کرده ام به دنیا و برای ام سلمه زرّین تاج(قرة العین) مدعی بودند که این فاطمه زهرا(س) است که به دنیا رجعت کرده است.
فعالیت های مباشرتی آنان نیز در حوز های مختلفی در ایرن نظیر کرامن و اصفهان انجام می گرفت .البته این جریان با جریان دینی ای که در نهضت مشروطه فعال بودند تفاوت هایی داشت که .

مورخان بهائی دربارة شورش های ضدّبهائی فراوان سخن می گویند و می کوشند چهره ای بسیار مظلوم از سرگذشت این فرقه در ایران ترسیم کنند. رهبری بهائیت و عناصر مشکوکی در میان جبهه مخالف بهائیان به عمد و با اهداف معین تبلیغی و سیاسی به ایجاد مهم ترین و جنجالی ترین آشوب های خونین ضدّ بهائی، معروف به «بهائی کشی» دست زده اند.
شبکة بهائی ها در شکست و سرکوب نهضت جنگل نقش اطلاعاتی و خرابکارانه بسیار مؤثر و مرموزی ایفا کرد، نقشی که تاکنون مورد بررسی کافی قرار نگرفته است. احسان الله خان دوستدار، چهرة سرشناس تروریستی که در صفوف نهضت جنگل تفرقه انداخت و «کودتای سرخ» را بر ضدّ میرزاکوچک خان هدایت کرد، به یکی از خانواده های سرشناس بهائی ساری (خانوادة دوستدار) تعلق داشت سردار محیی (عبدالحسین خان معزالسلطان)، همدست او، از اعضای خاندان اکبر بود که برخی از اعضای آن، به ویژه میرزا کریم خان رشتی، به رابطه با «اینتلیجنس سرویس» سازمان اطلاعاتی و امنیتی انگلیس شهرت فراوان دارند. حداقل دو تن از برادران میرزا کریم خان رشتی و سردار محیی، مبصر الملک و سعید الملک، را به عنوان بهایی فعال می شناسیم. فتح الله اکبر (سردار منصور و سپهدار رشتی) برادر دیگر ایشان است که در آستانة کودتای اسفند 1299 رئیس الوزرا بود و نقش مهمی در هموار کردن راه کودتا ایفا نمود.

همچنین در کودتای سوم اسفند 1299 که توسط رضاخان میرپنج و سید ضیاءالدین طباطبایی رخ داد، در کابینة سید ضیاء یکی از سران درجه اوّل بهائیان ایران به نام علی محمدخان موقرالدوله وزیر فواید عامه و تجارت و فلاحت شد. این مقام نیز به پاس خدمات بهائیان در پیروزی کودتا به ایشان اعطا شد.از سال 1868 میلادی، که میرزا حسینعلی نوری (بهاء) و همراهانش به بندر عکا منتقل شدند، پیوند بهائیان با کانون های مقتدر یهودی غرب تداوم یافت و مرکز بهائی گری در سرزمین فلسطین به ابزاری مهم برای عملیات بغرنج ایشان و شرکایشان در دستگاه استعماری بریتانیا بدل شد. سفر سال های 19111913 عباس افندی به اروپا و آمریکا که با تبلیغات فراوان از سوی متنفذان محافل سیاسی و مطبوعاتی دنیای غرب همراه بود، نشانی است آشکار از این پیوند عمیق میان سران فرقة بهایی و کانون های مقتدری دراروپا و آمریکا. در دوران متأخر قاجاریه، تعداد قابل توجهی از بهائیان را به عنوان کارگزاران سفارتخانه های اروپایی، بانک شاهی انگلیس، بانک استقراضی روسیه، کمپانی تلگراف و برخی دیگر از نهادهای غربی فعال در ایران مشغول به کارشدند.
سابقة عضویت بابی ها و بهائی ها در سفارت خانه های دولت های غربی در ایران بسیار مفصل است و برخی از اعضا و خویشان خاندان نوری از نخستین بابیان و بهائیانی بودند که به استخدام سفارت خانه های فوق درآمدند.

یهودیان و بهائیت

پدیده «یهودیان مخفی» (انوسی ها) و نقش ایشان در پیدایش و گسترش بابی گری و بهایی گری عامل مهمی در تحولات معاصر ایران است و باید به دور از هرگونه افراط و تفریط، مورد شناسایی مستند و علمی قرار گیرد. گسترش سریع بابی گری و بهایی گری و به ویژه نفوذ منسجم و عمیق ایشان در ساختار حکومتی قاجار، از دوران مظفرالدین شاه، بدون شناخت این پیوند غیرقابل توضیح است.
در بررسی تاریخ پیدایش و گسترش بابی گری در ایران، نمونه های فراوانی از گروش یهودیان جدیدالاسلام به این فرقه مشاهده می شود که به رواج دهندگان اوّلیة بابی گری و عناصر مؤثر در رشد و گسترش آن بدل شدند. صرف نظر از انوسی ها (یهودیان مخفی)، نقش یهودیان علنی در ترویج و گسترش کمی و کیفی بابی گری و بهائی گری نیز چشم گیر است. اسماعیل رائین در کتاب واپسین جنبش قرون وسطایی در عصر حاضر، که در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی ایران منتشر شد، می نویسد: «بیشتر بهائیان ایران یهودیان و زردشتیان هستند و مسلمانانی که به این فرقه گرویده اند در اقلیت می باشند. اکنون سال هاست که کمتر شده مسلمانی به آنها پیوسته باشد...» سال ها پیش از رائین، در اوایل حکومت رضا شاه، آیتی ،نظر مشابهی ابراز داشت و به سلطه یهودیان بر جامعه بهائی ایران اشاره کرد: «این بشارتی است برای مسلمین که بساط بهائیت به طوری خالی از اهل علم و قلم شده که زمام خامه را به دست مثل حکیم رحیم و اسحاق یهودی و امثال او داده اند.» رائین می نویسد:
"بهائیان از بدو پیدایش تا به امروزه همواره از جهودان ممالک استفاده کرده آنها را بهائی کرده اند. می دانیم که ذات یهودی با پول و ازدیاد سرمایه عجین شده است، یهودیان ممالک مسلمان، که عده کثیری از آنها دشمن مسلمانان هستند و همه جا در پی آزار رسانیدن و دشمنی با مسلمین می باشند، خیلی زودتر از مسلمان به بهائیت گرویده اندو از امتیازهای مالی بهره فراوان برده و می برند و مقداری نیز به مرکز بهائیت(عکا) می فرستند.

بهائیت و رژیم صهیونیستی

یکی از عوامل نفوذ و رخنه دشمنان در میان جوامع اسلامی ساختن و جعل فرقه های ضاله و دروغین است.از جمله این فرقه های ضاله که همواره حمایت صهیونیست ها را پشت سر خود می دیده است جریان بهائیت است.رشد و بالندگی این فرقه در محافل بین المللی پس از استقرار رژیم غاصب صهیونیستی،مشروعیت بخشیدن به یکدیگر همانند تایید رسمی شوقی افندی در سال 1954 و تعریفات متعدد او از اسرائیل در نامه نگاری با بهائیان و اجازه فعالیت آزادانه بیت العدل به عنوان بالاترین نهاد مرجع دینی در بهائیت در اسرائیل از جمله شواهد بارزی است که با اسناد تاریخی به خوبی قابل اثبات می باشد .

از آنجا که عمده ویژگی های رفتاری بهائیت با ویژگی های رفتاری اسرائیلی ها همخوانی داشت، با تشکیل رژیم صهیونیستی و تشکیلات مرکزی بهائیت در شهر حیفا، این فرقه کاملاً در خدمت این رژیم قرار گرفت و فعالیت های آنها براساس خواسته های اسرائیلی ها تنظیم شد. در این میان بهائی ها از حمایت آمریکا و انگلستان نیز برخودرار بودند. از سوی دیگر، فعالیت بهائیان به خصوص در ارتباط با اسلام زدایی سازگاری زیادی با روحیة محمدرضا پهلوی داشت. مجموعه این مسائل سبب شد که بهائیت برای حفظ موجودیّت و تحقّق اهداف خود در عصر محمدرضا شاه که برای آنها به منزلة دوران طلایی بود، در زمینة گسترش روابط ایران و اسرائیل که کاملاً در راستای منافع آنها بود، به فعالیت قابل توجهی بپردازند.تشکیلات مرکزی بهائیت در شهر حیفا و در کنار قبر «عباس افندی» قرار دارد.. در دوران محمد رضا باتوجه به نفوذ بیشتر آمریکا و اسرائیل، تلاش فراوانی برای رسمیت بخشیدن به فرقة بهائیت می شد زیرا آنها نقش مؤثری در تثبیت رژیم سلطنتی و حکومت شاه داشتند، به گونه ای که بسیاری از نزدیکان شاه و خاندان پهلوی و عدة زیادی از کارگزاران و متولّیان پست های حساس و کلیدی کشور بهایی بودند. بهائیت در تمام دوران سلطنت پهلوی و در مقاطع حساس، به رغم ادعای غیرسیاسی بودن، هماهنگ با سیاست های موردنظر رژیم و در جهت تثبیت موقعیت آن تلاش کرد. تأیید انقلاب سفید شاه، همکاری با ساواک، جلب حمایت دولت های بزرگ از شاه و سلطنت او به وسیلة اسرائیل، و عضویت در حزب رستاخیز، قسمتی از مواضع سیاسی فرقة مزبور بود. رژیم صهیونیستی با حمایت همه جانبه از فرقه ضاله بهائیت و نفوذ دادن آنها در پست های کلیدی هیئت حاکمة رژیم شاه به ویژه در دربار، دولت و ارتش در جهت اغراض و اهداف خود و ضربه زدن به فرهنگ اسلام و مسلمین به ویژه به مردم ایران و فلسطین به عنوان یک ابزار، نهایت بهره برداری را در جنبه های مختلف به عمل می آورد. در واقع، می توان گفت یکی از عوامل مؤثر در بسط و گسترش روابط ایران و این رژیم، بهائیان بودند که نقش مهمی را در این زمینه ایفا کردند.

بهائیت و مقابله با جمهوری اسلامی

پیوند وثیق بهائیت با قدرت های استکباری دنیا و همکاری سران بهائی با قدرت طلبان جهانی، در جهت تامین اهداف خود پیروان این فرقه را به تقابل با نظام جمهوری اسلامی سوق داده است؛ اجازه فعالیت آزادانه به بیت العدل بهایی در فلسطین اشغالی و مدیریت سران بهایی در شبکه های ضد جمهوری اسلامی در خارج از کشور گواهی عیان در اثبات این مطلب است.

نقش گروه بهائیت در روز عاشورا

پس از برملا شدن نقش بهاییان به همراه سایر گروههای وابسته ،در حوادث روز عاشورا، تشکیلات مرکزی بهاییت واقع در فلسطین اشغالی ، در آخرین بیانیه خود خطاب به هواداران این فرقه و وابستگان آنها، ضمن دعوت از فتنه گران برای ارائه نقش فعال در اغتشاشات ،نقش سازماندهی کننده خود را به عنوان یک فرقه برانداز و معاند نظام جمهوری اسلامی ایران پذیرفت.
دفتر مرکزی بهاییت واقع در بندر حیفا -سرزمینهای اشغالی تحت سیطره اسراییل - در بیانیه اخیرش به روشنی کذب بودن تمامی ادعاهای پیشین این سازمان را مبنی بر دستور عدم دخالت بهاییان در مسائل سیاسی و پرهیز از خشونت ، آشکار کرده است و نقش این جریان را به عنوان یک حزب سیاسی که از اسراییل سازمان دهی می شود برملا کرده است.
در این بیانیه ضمن اعتراف به اینکه دستورات کاملا سیاسی و خشونت آمیز این جریان طی اغتشاشات اخیر ، باعث انشعاب و تزلزل در بدنه فریب خورده بهاییت شده ، آمده است: بهاییان باید همچنان در اقدامات وسیع آشوب طلبانه به منظور نیل به اهداف فرقه شرکت نمایند.
سران فرقه بهاییت ضمن تایید اینکه بهاییان در ایران مرتب برای شرکت در اغتشاشات با مقر اصلی خود واقع در رژیم صهیونیستی ،مشورت می کنند، بر نقش هدایتگری این جریان صحه گذاشته و عنوان کرده است: دفاتر بهائیان که اکثر آنها درفلسطین اشغالی واقع شده ،وسیله ای برای جهت بخشیدن به نیروی ها و سازماندهی آنها می باشند و افراد معمولاً برای تصمیم گیری در مورد چگونگی اعمال خود، با این مؤسّسات مشورت می نمایند. .

به گزارش خبرگزاری مهر:


معاون وزیر اطلاعات در تبیین وقایع عاشورای حسینی در مصاحبه 8/11/88 خود به فعالیت گروه بهائیت در این روز اشاره کرد و گفت: این گروه هدایتگر صحنه بودند و به دلیل اینکه خانه های اکثر این افراد در اطراف میدان فردوسی است تصمیم گرفته بودند در خانه های خود را برای پناه دادن اغتشاشگران باز بگذارند و شعارهای هنجارشکن سر دهند که تاکنون 13 الی 14 نفر از این افراد دستگیر شده اند.
معاون وزیر اطلاعات تصریح کرد: بهایی ها به دلیل وابستگی به اسرائیل از نظر امنیتی و سیاسی با هدایت مسؤولان امری خود در این حوادث شرکت کردند و یکی از گروههایی بودند که به دلیل عدم اعتقاد به روز عاشورا انگیزه های زیادی برای حضور خود در این روز داشتند…

گزارش عملکرد های دهیاری و شورای ورجوی

آرشیو

سومین جلسه گزارش عملکرد

عنوان مطلب

دومین جلسه گزارش عملکرد شورای ششم

دهیار ورجوی در آغاز جلسه از معطلی پروژه های عمرانی روستاهای شهرستان مراغه خبر داد. مهندس سلیماندوست گفت: این معطلی به علت

عنوان مطلب

اولین نشست رسانه ای شورای ششم

در حالی برگزار شد که دهیاری و شورای اسلامی روستای ورجوی #انتقادات و #گلایه هایی را درخصوص نحوه عملکرد این پایگاه خبری پس از روی کار آمدن شورای ششم داشتند

عنوان مطلب

گزارش عملکرد شورای پنجم

#شفافیت_مالی و گزارش تفصیلی درآمد ها و هزینه های روستا و نحوه دخل و خرج آن که برای اولین بار و پس از تأسیس نهاد دهیاری و شورای اسلامی در روستای ورجوی جهت آگاهی یافتن اهالی شریف روستا و مطلع شدن از عملکرد مالی این نهاد عمومی گزارش می شود

عنوان مطلب

گزارش عملکرد چهار ماهه دهیاری و شورای اسلامی ورجوی

# جمعه هفتم اردیبهشت 97، دهیاری و شورای اسلامی ورجوی، همان طور که در زمان برگزاری انتخابات برای مردم قول ارائه گزارش عملکرد مقطعی خود را داده بودند خلاصه ای از اهم فعالیت های انجام گرفته توسط این نهاد را به شرح ذیل ارائه دادند.

ویژه برنامه ها

آرشیو
عنوان مطلب

سخنان مهم فرمانده سپاه مراغه در مراسم تودیع و معارفه فرمانده جدید حوزه مقاومت بسیج 5 کربلای ورجوی

عنوان مطلب

سلسله جلسات تربیتی خانوادگی هیئت الزهراء (س)

پایان موفق دوره اول سلسله جلسات تربیتی خانوادگی هیئت الزهراء (س) روستای شهید پرور ورجوی در سال 1401

عنوان مطلب

ویژه برنامه نیمه شعبان

بیانات دکتر حسین اکبریان ورجوی در سالروز ولادت یگانه منجی عالم بشیریت

عنوان مطلب

دهمین یادواره سرداران و 71 شهید ورجوی

دهمین یادواره سرداران و 71 شهید ورجوی در شهیدپرورترین روستای ایران برگزار شد.

عنوان مطلب

محفل انس با قرآن در روستای ورجوی

برگزاری محفل انس با قرآن در هفته بسیج؛ استاد خاکی از ۶ نفر تجلیل کردند.

افتتاحیه ها؛تفاهم نامه و عملیات

آرشیو
عنوان مطلب

پیشرفته ترین تصفیه خانه فاضلاب کشور در روستای ورجوی احداث می شود

عنوان مطلب

خط انتقال دائمی آب شرب مراغه ورجوی

خط انتقال دائمی آب شرب مراغه ورجوی با همت دهیاری و شورای اسلامی ورجوی افتتاح گردید.

عنوان مطلب

انعقاد تفاهم نامه

انعقاد تفاهم نامه ساخت تصفیه‌ خانه ورجوی ؛ حاج نادر ذاکری وقف کرد.

عنوان مطلب

بازدید فرستاده وزیر گردشگری

بازدید فرستاده ویژه ی وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور از معبد مهر ورائوی

عنوان مطلب

عملیات آسفالت جاده مراغه ملکان

آغاز عملیات آسفالت جاده مراغه ملکان ؛ مطالبه گری پایگاه خبری ورائوی و اقدام نماینده مراغه

آلبوم تصاویر ورجوی

گزارش های اختصاصی پایگاه خبری ورائوی

یادداشت های مدیر مسئول: هادی رستمی آذر

پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی

پایگاه خبری تحلیلی وَرْائوی

« روستای تاریخی و هدف گردشگری ورجوی»؛ استان آذربایجان شرقی؛ جنوب شهرستان مراغه

برچسب ها