-
شنبه ۱۳۸۹/۱۱/۰۹
-
۷:۱۱ ب.ظ
من تو را سفارش مىكنم اى حسين به بازماندگانم از خاندان و فرزندان و خانواده خودت كه از بدكارشان درگذرى، و از نيكوكارشان بپذيرى، و براى آنها جانشينى و پدرى مهربان باشى، و ديگر آنكه مرا با رسول خدا ...
دفن كنى كه من به او و خانه او شايستهتر از ديگران هستم...
و اگر از اين كار مانع شدند و جلوگيرى كردند، من تو را به حق قرابت و نزديكى كه خدا براى تو قرار داده و قرابتى كه با رسول خدا دارى سوگندت مىدهم كه اجازه ندهى در اين راه به خاطر من به اندازه خونىكه از حجامت گرفته مىشود خون ريخته شود تا آنگاه كه رسول خدا(ص)را ديدار كنيم و شكايتخود به نزد او بريم، و آنچه از اين مردم پس از وى بر سر ما رفته به او گزارش كنيم...)
اين را فرمود و از دنيا رفت، درود خدا بر او باد.
و در روايت مفيد(ره)اينگونه است كه پس از جريان مسموم شدن خود فرمود:
«فاذا قضيت فغمضنى و غسلنى و كفنى و احملنى على سريرى الى قبر جدى رسول الله(ص)لا جدد به عهدا، ثم ردنى الى قبر جدتى فاطمة بنت اسد رضى الله عنها فادفنى هناك، و ستعلم يا ابن ام ان القوم يظنون انكم تريدون دفنى عند رسول الله(ص)فيجلبون فى ذلك، و يمنعونكم منه، و بالله اقسم عليك ان تهريق في امرى محجمة دم»(چون من از دنيا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و كنف نما، و بر تابوتم بنه و به سوى قبر جدم رسول خدا(ص)ببر تا ديدارى با او تازه كنم، سپس به سوى قبر جدهام فاطمة بنت اسد رضى الله عنها ببر و در آنجا دفنم كن، و زود استبدانى اى برادر كه مردم گمان كنند شما مىخواهيد مرا كنار رسول خدا(ص)به خاك بسپاريد، پس در اين باره گرد آيند و از شما جلوگيرى كنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شيشه حجامتى خون ريخته شود.) (2)
پىنوشتها:
1) بحار الانوار، ج 44، صص 152-151.
2) ارشاد مفيد(مترجم)، ج 2، ص 14.
كتاب: زندگانى امام حسن مجتبى عليه السلام، ص. 465
مؤلف: سيد هاشم رسولى محلاتى
تاريخ شهادت و مدت عمر آن حضرت در وقتشهادت
در پايان اين بخش اين را هم بد نيستبدانيد كه در تاريخ شهادت آن حضرت و مقدار عمر آن بزرگوار در آن روز، در روايات شيعه و اهل سنت اختلاف بسيار است، كه عمده آنها اقوال زير است:
1.آخر ماه صفر سال 49 هجرى در سن 47 سالگى. (1)
2.هفتم ماه صفر سال 49 يا سال 50 در 47 سالگى يا 48 سالگى. (2)
3.بيست و هشتم ماه صفر سال 50 يا 49 هجرى در 47 يا 48 سالگى. (3)
4.شهادت آن حضرت در سال 49 و در سن 45 سالگى آن حضرت بوده. (4)
5.شهادت آن حضرت در پنجم ربيع الاول سال 49 يا 50 هجرت در سن 47 سالگى بوده است. (5)
و چنانكه مىدانيم، مشهورترين اقوال در اين باره از نظر تاريخ شهادت، همان قول سوم و دوم است، و ضعيفترين آنها نيز قول پنجم مىباشد، و مشهورترين اقوال در مورد عمر آن حضرت نيز همان چهل و هفتسالگى است، چنانكه از مجلسى(ره)نيز نقل شده است.
و صاحب كتاب منتخب التواريخ گويد: خلافى نيست در اينكه وفات آن حضرت در روز پنجشنبه بوده است، و الله العالم.
پىنوشتها:
1.بحار الانوار، ج 44، صص 140-134، به نقل از كافى و تهذيب و كفاية النصوص.
2.بحار الانوار، ج 44، ص 134، به نقل از دروس شهيد و مصباح كفعمى.
3.مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 29 و بحار الانوار، ج 44، ص 149 به نقل از كتاب العدد.
4.كشف الغمة، ج 2، ص 161، به نقل از جنابذى از علماى اهل سنت.
5.كشف الغمه، ج 2، ص 160، به نقل از ابن طلحه شافعى.