-
دوشنبه ۱۳۹۰/۰۷/۱۱
-
۹:۴۰ ب.ظ
بسم رب الشهدا والصديقين
هنوز هم گويي زمزمه هاي آتشين عا شقي شما بر سينه هاي خاك گرفته مهرپرستان مهر نشين برجاي مانده است !
هنوز ياد حال وهواي شما گوش وچشم فراموش كاران راه هاي نينوا را نوازش ميكند وبيدار ...
آري... ! هنوز مهرپرستان با عشق پرستان قديمي خود حال ميكنند!
و درسهاي زندگي علي (ع) وار بودن وحسيني (ع) وزينبي (س) وار رفتن وماندن را از بيسوادان با معرفت مكتب مهر مي گيرند!
از آنكه طعم عشق را برمشا متان چشانيد جويا شويد كه هر روز تلخي عشقه دوريتان را بر جان و بلكه بر جان ميخريم ؛وبا جانمان عشق بازي ميكنيم .نه اينكه شما را به دست فراموشي سپرده باشيم ليك اين مقتضاي عا شقي وخاصيت روزگار بي مهر است كه با بي خبري وتظاهر،عشقمان را درپيش مردمان بي مهر، كم مهر نشان ميد هيم،تا آنها را مجالي براي قضاوت ِعشقه مهرپرستان وآسمان نشينان نباشد.
ما آناني هستيم كه از قا فله هاي سربه فلک كشيده جاده عشق جدا مانده ايم !
ما مهرزيستاني هستيم كه امام غايب خود راتنها با روشني چشم ودل شما مييّابيم.واز مباركي وجودتان از درگاه حضرت حق طلب رحمت ومعرفت و مغفرت مينماييم.
عكس واسم وياد و نشانه راه شما را روز موعود ،چون تحفه اي بر نامه هاي بي عملمان ميگذاريم تا واسطه اي برمعصيت هاي بي شمارما ورحمت هاي بي كران خدايمان باشد... .
جمعي از رجب زاده ها وعزيزي ها وشهبازي ها و نَوين هاي نُوين مردم مهر
تقديم به انان كه با خون خودسرمشق ازادي وجوانمردي را برايمان انشا كردند
شهدانين آدي بير تازلنيب ياد اولسون
اوخويون فاتحه تا روحلري شاد اولسون
معرفت اولماسا انساندا لياقت اولماز
هركسين قيسمتدي دنياده شهادت اولماز
عقل سسلندي كي گئتمه باتاسان آلقانه
عشق سسلندي كي گئتسون چاتاسان جانانه
عقل آرام دئدي باخ آنوون حسرتينه
قال سن آرتير بو گوزل منزيلون زينتينه
عشق سسلندي كي ورسون الوي ايندي منه
حق ده محشرده ورر قصر بهشتيني سنه
عقل گورخوددي دئدي دشمنووین قدرتي وار
نچه كشورله اونون جنگه گوره بيعتي وار
عشق سسلندي بيلون سوزده علي غيرتي وار
ايميون ذلته باش شيعلرين عزتي وار
عقل تائيد ايلدي عقلیله عشقين سوزوني
عشق عاشق اُليب جبهه عقلين اوزوني
ورجوي كندي وفا ائدي گوزل پيمانه
الي اوچ لاله وريبدور چمن ايرانه
شهد شرين شهادتدن ايچن آدلاراباخ
عوضه۱ حيدريه۲ حجته۳ فرهاد۴ لاراباخ
ذاكريلر۷كيميكيم دور كي شجاعت يارادا
يا نوين لر۹ كيمي ميداندا قيامت يارادا
بوردا فلاحي۱۰ كيمين عاشق ياسين ياتوب
شهيد احسانيي۱۱ كيمين روضه رضوانه چاتوب
شهيد عباسيني۱۲ مختارييني۱۳ بير ياده سالاخ
تا نفس وار بيلميزده اولارين جويلون آلاخ
پور رضانين۱۴ ادبي اينده ديلرده قالوب
بيليسو زجعفريميز۱۵ بعثيلرين تانكين آليب
يري وارياده سالام بوردا رجب زاده لري۱۷
ملكي۱۸؛ ايزديني۱۹؛ عشقلي ديلداد ه لري
عشقي كل شهدانين قرا پرچم لريدي
جبهه ده خط مقدم ده مقدم۲۱ لريدي
هم جواديله۲۲ صمد۲۳ روحلري شاد اولسون
راشيدينين ايكي دنيا ائوي اباد اولسون
ورجوي۲۴ شهرتي منصور۲۵ آدي ديلرده قاليب
جعفري۲۶ دشمنيني عرصه ده چوخ تنگه ساليب
يري بوش گورسنيري ايندي تقي زاده لرين۲۸
شهيد اقباليلرين۳۰ عشقلي ازاده لرين لرين
ورجوي۳۱ گور نجه باشدان كچيب آلقانه باتوب
باشي نيلير او كي سر منزله عرفانه چاتوب
ويرمادي دشمني داوود۳۲ گوروب ياره سي وار
بيلديم اما اوزونون هنجر صد پاره سي وار
بس كي افشاريان۳۳ پيكري غربت ده قاليب
سكيز ايل باد صبادن اناسي عطرين اليب
اوج عشقين واريدي عشقيلي شهبازيلري۳۴
جبهه خوش ساخلادي دهقان۳۵كيمي سربازيلري
گور نجه هاشميان۳۶ جبهه ده غوغا الييب
پور مرجانه۳۷ باخوون غيرتي معنا الييب
حق مناسينده باتيبلار قانا چوخ پير وجوان
راد پوريله ۳۸ ؛عبادي۳۹ ؛ باباعلي ۴۰ ؛اكبريان۴۱
كاش بير لحظه عزيزي۴۲ دورا قرآن اوخرا
مست اده جانيميزي نغمه جانان اوخرا
خاك پايي۴۳ له محامد ۴۴ هرسي تازه جوان
باتديلا ر قانه وريبلر ره اسلاميده جان
عشق پرويزيني۴۵ چكدي شهدا عرصه سينه
رهسپار اولدي عظيمي ۴۶ له بلا عرصه سينه
عشق اوجالديبدي قلي زاده۴۷ ني غفارياني۴۸
شهدانين قسم الله مقدس دي قاني
دوغسا گر مين ده معراج بو چرخ ابي
چتين ايشدی جله تا بيرده اولا سهرابی۴۹
رستمي۵۰ ادي وصييت بيله بير عنواندا
قويميون رهبريميز تك قالا بو ميداندا
پهلوانيله كريم زاده۵۱ وريبلر ال اله
تاي لاري عالمه هي هات رشادتده جله
اوجاديب باشيني داغلار كيمي پور اسكندر۵۲
فتح اديب قله ايثاري رشيدي اذر ۵۳
پاك اوركلرده هميشه شهدا زنده ديلر
ايندي ده آدلاري ديلّرده دي پاينده ديلر
شاعر خلیل محمدصادقی ورجوی
ما از وقتی که سنت شهادت را فراموش کرده ایم و به مقبره داری شهیدان پرداخته ایم ، مرگ سیاه را ناچار گردن نهادهایم. متفکر شهید دکتر علی شریعتی (ره)
شهدات پیشه مردان عشق است
شهادت آخر وپایان عشق است
گرت معنی بخواهی گویم از عشق
شهادت معنی و برهان عشق است
دراینجا چون که جمعی خفته بینی
دیارورجوی سامان عشق است
به یاد آور تو از پاشانژادان
رشیدی آذر از شیران عشق است
حسین پوررضا را یاد آور
وصیت نامه اش عنوان عشق است
ببین شهبازی اش جان را فدا کرد
عزیزی مثل او قربان عشق است
شهید حیدری لب تشنه جان داد
شهیدی مثل او عطشان عشق است
نگه بر ذاکری هایش همی کن
که ذاکر در صف مردان عشق است
امیر اعظمی فرزند نور است
عبادی عاشق جانان عشق است
دلا سالارخوانی رفت ونامش
شمیم پاکی از دوران عشق است
شهیدان نوین از جان گذشتند
گذر از جان وتن تاوان عشق است
به ابراهیم احسانی نظر کن
که جانِ داده اش،احسان عشق است
شهید خاکپای از شور میگفت
شبی که رستمی مهمان عشق است
چو سید ورجوی میرفت دیدم
که عباسی پی درمان عشق است
محامد گفت این خونی که دارد
نماد قدرت پنهان عشق است
نگه را بر رخ یعقوب افکن
که یعقوبش همی دهقان عشق است
به پیری همچو اقبالی ببالم
که با فرزند خود از آن عشق است
بیا و پور مرجان را نگه کن
که خونش لؤلؤ و مرجان عشق است
ببین فلاحی اش با عشق جان داد
مزارش چون مه تابان عشق است
همی غفاریان عاشق صفت رفت
کنون در محفل یاران عشق است
شبی افشاریان در گوش من گفت
که او دلداده فرمان عشق است
((ملک)) چون ((جعفری )) با باورش رفت
که باورهای او ایمان عشق است
شهیدان رجب زاده برفتند
که جاشان روضه رضوان عشق است
((حمید اکبری )) گل بانگ فریاد
رسول هاشمی از جان عشق است
شهید پهلوانی لاله سرخ
که پوراسکندر از دامان عشق است
عطائی را خدا بخشید و کوچاند
که شهرت ورجوی خندان عشق است
چو نجد ورجوی را دوست میخواند
سزاوار غم یزدان عشق است
شهید راشدی مفهوم وصل است
که عبدالله زاده ، کان عشق است
شهیدان مقدم مرد ایثار
قلی زاده یل میدان عشق است
شهید ایزدی پیوند دارد
به دریایی که از باران عشق است
به یوسف بختیاری مژده دادند
که پرویزی شبی دربان عشق است
به فرهاد قلی گفتم کجا؟ گفت:
هوادارش ره سبحان عشق است
کریم زاده سفر کرد از بر ما
که اکنون غنچه بستان عشق است
عوض آزادی اش بر حق نظر کرد
که حقش ایزد منان عشق است
بگو ای ((آشنا)) خاموش منشین
که اشعارت همه دیوان عشق است.